???? نام کتاب: زمهریر هور
???? نویسنده: معصومه آبی (شهریاری)
???? ژانر: #رمان_ایرانی #عاشقانه #درام_اجتماعی
???? خلاصه:
یخبندان هیچگاه پایان نخواهد پذیرفت وقتی خودت زمستان باشی !
آخرین فصلِ سال را هیچ پایانی نیست . . . .
رنگِ خون چون یاقوتی می درخشد وقتی بر سپیدی برف جاری شود .
خون می خواهد برایِ پایانِ زمهریرِ وجودش . .
ماکان مردی است پر از خشم ، پر از سرما . قسم خورده تا دستِ لرزان و دلِ یخ زده اش آرام نگیرد مگر زمانی که طعمِ خون را زیرِ زبانش حس کند . . . آنقدر قساوت دیده که خود ، قلبش را به دست گرفته و تقدیمِ زمستان کرده است . .
تا ببارد . .
تا یخبندان شود . .
تا قندیل ببندد . .
تا بکشد یا بمیرد . . .
قصه ای که جز بارشِ بارانِ خون بر سپیدی برف پایانی نخواهد داشت . . .
زمهریرِ هور : خورشید یخ زده ، جهنمِ سردِ خورشید ، جایی که سرمایِ وحشتناک پایانیِ ندارد . پایانِ همه چیز .
کتابز
درباره این سایت